دست نوشته
دست نوشته

دست نوشته

شخصی

مشکل

هر حرکتی که شما رو تو اجتماع آزار میده رو بنویسید 


منظورم اصلاً از نظر سیاسی نیست منظورم رفتارهای اجتماعی و فرهنگی که فکر میکنید ما را قردی بی قرهنگ جلوه می ده رو بیان کنید

 

ضمناً این سوال امتحان نیست سخت نگیرید حتی اگه با من آشنا نیستید این بار خاموش نباشید جوابهای شما با نام نظر دوست گرامی به این پست اضافه میشه 

 

مریم .م:مثلا اینکه آدم میره توی یک فروشگاهی ، مغازه ای چیزی ، با آدم با بی ادبی حرف میزنند انگار دعوا دارند. وقتی چیزی رو می خوای از نزدیک ببینی، فروشنده جونش درمیاد تا برای آدم بیاره. انگار داره بیگاری می کنه. یا اینکه جنسه رو داری پشت ویترین یا تو قفسه می بینی، فروشنده در حالی که حتی نگاهت هم نمی کنه ، میگه نداریم. یا مثلا توی رستوران وقتی چیزی می خوای بهت کم محلی می کنند. انگار نه انگار می خوای بهشون پول بدی. البته همه فروشنده ها اینطوری نیستنا، بعضیاشون. 

ولی در بلاد کفر که می ری خرید انقدر به آدم لبخند می زنند و خوش اخلاقند که آدم  شرمنده می شه

-------------------------------------------------

مستانه:اینکه از حرفی که منظوری پشتش نیست منظورهای اشتباه برداشت بشه. (البته ربطی به بی فرهنگی نداره. ولی آزارم می ده)

----------------------------------

لیلا:نمی دونم اینی که می نویسم اسمش بی فرهنگیه یا چی.اما منو خیلی آزار میده. مثل وقتی که توی جمع خونواده همسرت باشی و چون تو اونجایی همه جمع بشن اتاق بغلی و درگوشی و پچ پچ.....حتی اگه حرفشون به تو ارتباطی نداشته باشه اما اون موقع سکوت اون فضا منو خفه می کنه چون به من و به حضورم توهین می شه.یک لحظه با خودشون نمی گن که بابا این شخص تا ابد که اینجا نیست!باشه واسه بعد!

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

باران پاییزی :

من امسال هزینه کردم برای کلاس زبان تو تابستون. از اول به مدرس آموزشگاه گفتم شاغلم و ساعت 4/30 برام مناسب نیست و میخام در کلاس ساعت 6 حاضر باشم. بهم قول مساعد داد تا یکربع به پنج کلاس رو شروع میکنه. وقتی میرسیدم یر کلاس یکربع به 5 بود و یه سری چیزها رو برای یاد آوری عنوان میکرد. ترم اول تقریبا راضی بودم و کلاس روند خودش رو داشت. اما ترم دوم مدرس دو تا از کلاسهای خودش رو ادغام کرد. اون کلاسی ها سطحشون از ما خیلی پایین تر بود . هر وقت دلشون میخاست سر کلاس حاضر می شدن، وسط کلاس آخر کلاس. جالب اینکه مدرس رابطه حسنه ای باهاشون داشت چون اونها براش دانش آموز می آوردند. ترم دوم عللن شده بود آموزشگاهش به بنگاه درآمد براش. از طرفی برخورد بد، خستگی بیش از حدش رغبت کلاس رو واقعن از من گرفت. تصمیم گرفتم دیگه برای ترمهای بعدی پیشش نرم چون از یه طرف داشت زرنگی به خرج میداد و از طرفی دیگه ما رو چی فرض کرده بود.
خانوم مدرس اومده بود رشت برای تاسیس آموزشگاه یه پراید داشت ولی 3 ماه بعد یه پرشیا خرید.
بعد یک ماه رفتم یه جای دولتی برای کلاس زبان به اسم جهاد دانشگاهی. خداییش اینا از اون آموزشگاه ببخشیدا عوضی تر بودن. یه مدرس آوردن برامون که فقط از خریدایی که می کرد، حرف میزد و ... اعتراض کردیم که پولمونو بهمون برگردونید ولی گفتن پولتونو به تهران واریز کردیم.
رفتم باشگاه باز هم کلی هزینه کردم. سالن تنگ با 40 تا آدم توش که هر لحظه به بغل دستیت می خوردی و دنبل و دوچرخه و اینها همه اطراف زمین پخش بود.
خداییش الان می ترسم کلاسی ثبت نام کنم. هم ازینکه پولم بره وقتم هدر بشه و هم اینکه چیزی یاد نگیرم و اعصاب خوردیش برام بمونه.
آره بانو همچین جامعه حقیری داریم ما

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پرواز خیال:سلام جالب بود آدمو به فکر فرو میبره.

حرکتی که منو آزار میده,ببخشید اینه که بعضی ها آب دهانشونو میریزن وسط خیابون.بعد خودشون دم از تمیزی میزنن.از این حرکتم متنفرم که بعضی ها تو هر صفی مثل صف اتوبوس اصلا توجهی به دیگران ندارنو هیچی رو رعایت نمیکنن.

---------------------------------------------------------------------------------------

خودم

بزارید یه مورد هم که خودم رو آزار میده بگم من معتقدم آدم باید حقوق دیگران رو رعایت کنه که این شامل دادن حق به محدوده شخصی هم می شه وقتی می ری از دستگاههای خود پرداز استفاده کنی بعضی از افراد سرک می کشن که حتماً بفهمن داری چی کار میکنی و این آزادی فردی من رو محدود میکنه یا مثلاً حق اینکه پسورد کارتهای اعتباریت رو کسی نباید بفهمه تو ایران انگار جوکه مغازه دار رمزت رو می پرسه خوب اگه قرار باشه همه رمز رو بدونن که اسمش رمز نمی شه .تازه تو رو مورد تمسخر قرار میدن که انگار گنج داره و بر ملا می شه حالا از سرک کشیدن به داخل حیاط خونه های همدیگه و یا نگاههای آزار دهنده جنسهای مخالف بگذریم که انگار بعضی از افراد این رو حق قانونی خودشون میدونن. می بینید اینا مشکلات سیاسی نیست .سازنده این تیپ مشکلات خود ما هستیم بازم منتظر موارد دیگه از جانب شما هستم .واقعا چه حرکاتی باعث میشه شما روزتون رو با سختی ادامه بدید .وقتی به افراد نگاه میکنی تقریباً بیشتر اونها عصبانی هستن و خسته .چرا ما تک تک مون باعث بشیم این حس بد بیشتر بشه.کمکم کنید این پست یک پست سازنده باشه حتی اگه راهکار می دونید بگید...قضاوت نمیکنیم فقط چی ما رو رنج میده .اونی که انجام میده بش فکر میکنه .همین

-------------------------------------------------

تلاطم:من از زرنگ بازی بدم می یاد... تو صف اتوبوس، صف تاکسی، خرید کردن، تو اداره ها، هر وقت زرنگ بازی می بینم عصبانی می شم... البته شاید به این علته که من خودم نمی تونم اونجا زرنگ بازی در بیارم؟! ولی به هر حال عصبانیم می کنه

--------------------------------------------------------------

بهار:

واقعاً بعضی از ادما پیش خودشون چی فرض کردن دو ماه من به رییسم گفتم نمیام سرکار کلی آدم فرستاد باهام صحبت کنه و منت و خواهش که قبول کردم بمونم الان میرم واسه امتحانات بهم میگه دستمو گذاشتی تو پوست گردو واقعاً هنگ کردم اخه من به این ادم چی بگم.انگار من زورش کردم بمونم گاهی وقتا دوست دارم این سرمو بکوبم تو ستون دیوار


------------------------------------------------------------------------------------------------

مهیسا:من از چند تا چیز بدم میاد.

1:ادم هایی جلوم تعریفم رو میکنند و بعد میفهمم چقدر پشتم صفحه گذاشته

2:آدم هایی که هی پز میدن

3:کسایی که کامنت آدم رو بی جواب میذارن.

4:آدم هایی که دم از فرهنگ میزنند و بعد دره مترو که باز میشه اولین نفری که هل میده خودشه.

5:کسایی که دم عابر بانک همچین میچسبن به آدم که دوستمونن

یه چیز دیگه رو یادم رفت بگم

اینقدر بدم میاد بعضی ها هر رفتاری دلشون میخواد میکنند بعد میگن ما منظوری نداشتیم اخلاقمونه ولی خدا نکنه یه چیزی از ما ببینند اون ما چه منظورهایی که نداشتیم

-----------------------------------------------------------------------------------------------------

یه غریبه :

یادمان باشد حرفی نزنیم که به کسی بر بخورد 
نگاهی نکنیم که دل کسی بلرزد 
خطی ننویسیم که آزار دهد کسی را 
یادمان باشد که روز و روزگار خوش است و تنها دل ما دل نیست

-------------------------


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد