دست نوشته
دست نوشته

دست نوشته

شخصی

مسافرت



دارم آماده رفتن به ترکیه میشم دعا کنید خیلی سرد نباشه اصلا از سرمای زیاد خوشم نمیاد

وای خدای من استانبول با اون شلوغیش

مردم همش بیرونن وتو فکر میکنی جز راه رفتن تو خیابون کار دیگه ایی ندارن

صاحب هر مغازه باصدای بلند آهنگ میزاره و وقتی تو خیابون باشی مخلوط این موسیقی ها فقط راحت تر دیوونت میکنه

از استانبول چه خاطره ایی دارم؟اوه الوار کشتی که پاتو میزاری روش تا سوار کشتی شی چه بلایی سرم اورد....همینطور که مسافر قبلی رفت از رو الوار پایین من بخت برگشته میخواستم پامو بزارم روش،که دیدم الوار تقریباً ۳۰ سانت شایدم بیشتر رفته بالا وتا اومدم پام رو بردارم( انگار موتور جت بخودش بسته بود)با آخرین سرعت فرود اومد رو شست پام و دقیقاُ با اصطلاح به پا شست پات تو چشت نره آشنا شدم

مردم خیلی کمک کردن تا این پای مجروح خونش بند بیاد  اما دردشو کاری نمی تونستن بکنن

خلاصه سه روز تمام درد کشیدم وقتی رسیدم تهران ناخن مبارک کنده شد

فقط یه سوال منو کشته بود سوال مسافر قبلی بود که باعث هیجان زیاد من میشه وقتی یادم میاد دیوونه میشم

مسافر قبلی: ...مگه چی شده؟؟؟؟؟؟این که چیزی نیست

و سوال ایشون باعث می شد که شوهرم فکر کنه که من نقش بازی میکنم ....و به اشکام نگاه نکنه....ولی وقتی ناخن افتاده رو دید فهمید نقشی نبوده و باورم کرد ...هنوز که هنوزه بعد از این همه مدت از استانبول بدم میادو از اون مسافر قبلی

از کینه بدم میاد ولی این مسافر قبلی هر از چند گاهی گند میزنه به آرامشم

از این تابستون تصمیم گرفتم هر چی آرامشم رو مختل میکنه و تاثیری در زندگیم نداره  رو بزارمش کنار ..به خاطر همین اسم مسافر قبلی از تمام فرند لیستام حذف شد و حالا حسابی خوشحالم.. فکر نکنید واسه اینکه باعث شد پام زخم شه واسه اینکه مرتب باعث میشه قلبم زخم شه و اصلا به روی خودش نمیاره و با کمال خونسردی کارش رو طبیعی میدونه

مسافر قبلی:...مگه چی کردم؟؟؟؟؟