شده هیچ وقت شب تویه یه بیشه گیر بیوفتیدواون وقت ندونین از کدوم راه برید
بعدیه دفعه از دور نور ضعیف چراغی رو از یه خونه روستایی ببینید
چه حالی بتون دست میده از دیدن اون نور؟
حالا اگه به یکباره اون چراغ خاموش شه
اون وقت چه حالی بتون دست میده؟
خدایا این چراغها را برای همه تو راه مونده ها روشن نگه دارتا راهشون رو پیدا کنن
I am your friend
Though I don't have a solution for all of your problems,I'll listen
Though I can't take away your pain ,I'll be there for you
Though I can't prevent you from falling,I'll offer a hand and help you stand on your feet Though your happiness and success are not mine,I'll take pleasure in them
Though I may have different view point ,I'll respect your opinion
Though I can't fix everything that's wrong,I'll offer my support and I'll do all of this
because I am your FRIEND
راه میرم تالاپ تالاپ تالاپ
روی برگهای خشک خش خش خش
آروم آروم حس میکنم این زمین گرد و بزرگ رو با پاهام می چرخونم درست مثل بچه های تو سیرک که رو توپ راه میرن
تک تک صدای نامنظم قطرات بارون رو می شنوم
صدای نفسهای تند وتند خودم به این صداها اضافه میشه
بارون صورتم رو خیس میکنه
سرشار میشم از شادی دیگه به دروغهای آدما که چند روز پیش دلمو شکسته بودن فکر نمی کنم فقط
لطافت بارون رو حس میکنم بوی نم رو با تمام وجودم راهی ریه هام میکنم
روسریم به سرم چسبیده گرش روتند باز میکنم واونو میتکونم و سوز سرد می پیچه زیر روسریم
چه طبیعت قشنگی
خدایا شکرت
غرق شادیم
اه چه خبرمه ؟چرا اینقدر تند میرم
خوب یواش یواش می ایستم
یه نفس عمیق
اینجا مغازه ای نیست بنابراین رفت و آمد هم کمه
پس بیایستم
به تنه درخت تکیه میدم
صدای برگای زیر پام که از بارون خیس شدن کم شده اما نرم آهنگی موزون از میون برگهای این چنار خسته که بش تکیه دادم شنیده میشه
انگار هنوز خواب نیست اما داره خودش رو آماده میکنه برا خواب زمستونیش
بیشتر دقت میکنم صدای جاری شدن آب توی جوی کنار جاده آهنگ طبیعت رو کامل تر میکنه
خوب باید راه بیوفتم اما نه تند
همینجور که راه میرم با خودم زمزمه میکنم شعر سهراب رو
گوش کن جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را......
تالاپ تالاپ تالاپ